اطرات چوبهای خیسی هستند ، که با آتش زندگی ،
نه میسوزندو نه خاکستر میشوند
تك لحظه هاي من همپاي خاطرات توست،خونه قلبم كوچيكه،اماهمش به يادتوست.
دانی از زندگی چه خواهم
من تو باشم،تو،پای تا سر تو
زندگی گر هزار باره بود
بار دیگر تو،بار دیگر تو
زندگی یعنی ناخواسته به دنیا آمدن ، مخفیانه گریستن، دیوانه وار عشق ورزیدن و عاقبت در حسرت آنچه دل میخواهد و منطق نمی پذیرد مردن
دیشب تو فكرت بودم كه یه قطره اشك از چشمام جاری شد........ از اشك پرسیدم چرا اومدی؟؟؟ گفت آخه تو چشمات كسی هست كه دیگه اونجا جای من نیست....
نگاهت هر قدر هم که دور باشد آرامم میکند و آوایی آمدنت را در گوشم زمزمه . . .
چقدر رسیدنت را دوست دارم . . .
آغوشم در ازدحامِ سرمای تنهایی تنها برای “تو” هنوز گرم است . . .
وقتی حس میکنم جایی در این کرِه ی خاکی تو نفس می کشی و من از همان نفس هایت، نفس میکشم . . .
تو باش !
هوایت ! بویت ! برای زِنده ماندنم کافی است ...
تعداد صفحات : 25