loading...
سایت متفاوت جیز میز | دانلود
Jizmiz بازدید : 382 یکشنبه 19 آذر 1391 نظرات (0)

دیشب مهمانی بودیم شلوغ شلوغ 
همه دور هم نشسته بودیم چند تا گودزیلا هم یه گوشه داشتن یواش با هم حرف میزدن یکهو همشون دویدن تو اتاق دیگه و چند ثانیه بعد فاطیماخواهرزاده شیش سالم لنگان و گریان اومد پیش مادرش پاش به لبه میز کامپوتر گرفته بود و پوست انگشت شصتش آویزون شده بود.خواهرم هم سریع با ناخن گیر تیکه آویزون رو کند و پاشو پانسمان کرد
حالا حرفا گودزیلا کوچولو رو بخونین بعد از عمل جراحی و در حالی که اشک میریخت:
به چی میخندین کله گنده ها 
من پوستمو از دست دادم به من میخندین 
مامان من پوست خودم رو میخوام
خدایا آخه چرا من
لعنتی ها نخندین
به خدا فردا به شروین میگم همتون رو بیاد بزنه (دوست پیش دبستانیش)
اگه خدا منو دوست داشته باشه پوست همتون رو میکنه

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3554
  • کل نظرات : 129
  • افراد آنلاین : 256
  • تعداد اعضا : 282
  • آی پی امروز : 508
  • آی پی دیروز : 858
  • بازدید امروز : 3,644
  • باردید دیروز : 2,366
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 51,993
  • بازدید ماه : 51,993
  • بازدید سال : 1,098,285
  • بازدید کلی : 5,479,279